معنی نماد باریکی

حل جدول

نماد باریکی

مو

تار موی


باریکی

دقت، باریکی، لطافت


نماد باریکی ازگفتار مردمی

تار مو


نماد

سمبل، تمثیل، نمودار

معادل فارسی سمبول

سمبل، نمودار

لغت نامه دهخدا

باریکی

باریکی. (حامص) دقت و نازکی. (ناظم الاطباء). نازکی و لطافت و دقت. (آنندراج). ظرافت. نازکی. (دِمزن).
چو از باریک بینی موی میسفت
بباریکی سخن چون موی میگفت.
نظامی.
سنانش از موی باریکی سترده
ز چشم موی بینان موی برده.
نظامی.
|| لاغری:
آن چنان کز حجاب تاریکی
کس نبیند دراز و باریکی.
نظامی.
ای ز باریکی میانت همچو مویی در کمر
غنچه از رشک دهانت میخورد خون جگر.
(نصاب الصبیان).
ز باریکی و سستی هر دو پایم
تو گویی پای من پای تنندوست.
آغاجی.


نماد

نماد. [ن ُ / ن ِ / ن َ] (اِمص) نمود. (برهان قاطع) (لغت فرس اسدی ص 114) (اوبهی) (آنندراج) (ناظم الاطباء). || (نف مرخم) به معنی فاعل هم آمده است که ظاهرکننده باشد. (برهان قاطع) (آنندراج). نماینده و ظاهرکننده. (ناظم الاطباء). رجوع به نمادن شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

باریکی

نازکی و لطافت و دقت


نماد

نمود، نماینده و ظاهر کننده

فرهنگ معین

باریکی

(اِمص.) دقت.


نماد

نماینده، سَمبُل، مظهر، نشانه، علامت. [خوانش: (نَ) (اِ.)]

فرهنگ عمید

باریکی

باریک بودن،
[مجاز] نازکی و لطافت،
[مجاز] لاغری،

فارسی به عربی

نماد

رمز

معادل ابجد

نماد باریکی

338

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری